میس آنیتامیس آنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

*سفید برفی*

*عکسای آنیتایی*

قبول باشه خانم طلا فدای نگاه قشنگت ورزشکار من ههههههه اینجا هم هوس کردی پیرهن نوزادیتو بپوشی که الان برات از بلوزم کوتاه تره،فدای قد و بالات اینجا هم  نصفه شبه  مثلا  هههه آخ  جون چقدر باب اسفنجی اینجاهم با قابلمه سرگرمت کردم،عاشق تولید صدایی درآخر بازم بخاطر پایین بودن کیفیت عکسا ازت معذرت میخوام،اما همینکه اینارو برات به یادگار میزارم خوشحالم،در آینده عکسای با کیفیت تری برات...
4 اسفند 1393

*یه روز خوب اما بد*

عزیزم یه روز تب کردی و من فکر نمیکردم چیز مهمی باشه،تب بر دادم و شیاف زدم اما با این روش فقط دو ساعتی حالت خوب میشد،تا اینکه جمعه که دوست بابایی رو دعوت کرده بودیم اولش خوب بودی اما باز بی حال شدی و اصلا اشتها نداشتی،پاشویت کردیم و بازم شربت و شیاف،سر سفره هم فقط بغل من میومدی و بی حال تو بغلم بودی و این برام خیلی سخت بود و طاقت مریضیتو نداشتم،با اینکه نمی تونستم غذا بخورم ولی مجبور بودم بخاطر مهمونا غذا بخورم اما بغض داشتم و خیلی سعی کردم که ناراحتیمو به چهرم نیارم،از یه طرفم خوشحال بودم دوستای جدیدمون اومدن و با هم آشنا شدیم،خونگرم و مهربون بودن و خیلی خاکی،همونطور که ما دوست داریم،یه دختر ناز با موهای فر داشتن،از شما بزرگتر بود و خیلی ...
4 اسفند 1393

*بای بای پوشک*

آنیتای من خانم شده,بزرگ شده,چند روزه که دیگه پوشک نمیشی عزیزم,چند روز پیش احساس کردم آمادگی لازم رو بدست آوردی تامن از پوشک بتونم بگیرمت عسلم,تو این چند روزه,خیلی خوب همکاری کردی,آفرین به دختر گلم,در طول روز چندین بار میبرمت wc,تو صندلیت کارتو میکنی,استیکر خریدم برات میدم بهت میچسونی دیوار دستشویی,اینطوری سرگرمم میشی,خودت میگی پوشک بده,عشقه منی دختر زرنگم,خندم میگیره که دیگه انقدر خانم شده بودی,وقتی میبردمت دستشویی میومدیم,میرفتی اتاقت,پوشکتو,خشک کن و زیرانداز و پودرتو میاوردی دراز میکشیدی تا ببندمت,الهی فدات شم که انقدر فهمیده و خوردنی هستی,خوشحالم که داریم با هم یه مرحله ی سخت از زندگیتو پشت سر میزاریم,بای بای پوشک یا به قول خودت مای نی ن...
4 اسفند 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به *سفید برفی* می باشد